این انباشته های، تولیدکنندههای اصلی سرب و ورق روی و گاه فلوریت و باریت هستند.
در برخی مناطق معدنی، بهویژه مناطق معدنی ایرلند مرکزی، رول مس دارای اهمیت است و می توان از آن برای استخراج رول مس استفاده کرد.
از نظر عیار در تعدادی از کانسارهای جهان،مس و نقره و همینطور ژرمانیم وکادمیم ، محصولات جنبی با اهمیت بهشمار میروند.
فلزاتی که در نهشتههای تیپ ماسهسنگی به مقدار قابل توجه وجود دارند عبارتاند از: اورانیوم، وانادیم، مس، نقره، سلنیم و مولیبدن.
یک ذخیره ممکن است دربردارندهی یک یا شماری بیشتر از این فلزها به هر نسبتی باشد، البته بهجز وانادیم و مس که معمولاً استثناء هستند.
مقدار اورانیم، وانادیم و مس بهگونهای شگفتآور در یک ذخیره و نیز میان انباشته های مختلف متغیر است و میزان نوسان عیار برخی کانتنها ارایهی یک عدد میانگین کلی را ناممکن میسازد.
از نقطهنظر عملیاتی که سبب میشود یک کانسار به صورت معدن درآید، میتوان دو مرحلهی مختلف جست وجو یا اکتشاف ناحیهای و اکتشاف منطقهای را از یکدیگر متمایز کرد.
هدف از عملیات جست وجو آن است که با توجه به معیارها و نشانههای مختلف و با استفاده از روشهای جست وجو موقعیت کانسار و وضعیت عمومی آن مشخص شود.
پس از اینکه در نتیجهی فعالیتهای مرحلهی جست وجو، مناطق امیدبخش ناحیه مشخص گردید، عملیات اکتشاف منطقهای آغاز میگردد.
این عملیات در منطقهای که در مقایسه با مناق مورد جست وجو کوچک است، متمرکز میشود و بدین ترتیب، انتخاب مرکز عملیات آسانتر میگردد.
هدف از اکتشاف منطقهای آن است که اطلاعات کاملی دربارهی شکل، ابعاد، کیفیت، ذخیره و مشخصات فنی منطقه و وضعیت اجتماعی و بهطور کلی هر اطلاعاتی که برای منطقه لازم است، فراهم گردد.
این اطلاعات باید به اندازهای روشن و کامل باشد که طراحان بتوانند حتی بدون رویت مستقیم منطقه، طرح معدن را تهیه کنند. توجه به وضعیت اجتماعی نواحی و مناطق اطراف آن، مسئلهی تامین نیروی انسانی آیندهی معدن را سادهتر میکند.
یکی از نکات مهمی که بایستی در این مرحله تعیین شود، عمق اکتشاف است.
به عبارت دیگر، بایستی مشخص کرد که عملیات اکتشافی تا چه عمقی باید صورت گیرد و به مسائل متعددی از قبیل مشخصات مادهی معدنی، ارزش اقتصادی آن، فن معدنکاری، نیاز به مادهی معدنی و مسائل نظیر آن بستگی دارد.
در واقع هدف از اکتشاف منطقهای، بررسی و شناسایی مسائلی است که برای تعیین مشخصات صنعتی یک کانسار لازم است.
اولین هدف، تعیین مشخصات کمی و کیفی تودهی معدنی و شناسایی شرایط طبیعی و اقتصادی و نحوهی پیدایش آن است.
مشخصات کمی کانسار، با داشتن حجم آن تعیین میشود و بنابراین در این قسمت، بایستی شکل و ابعاد آن را مشخص کرد.
برای تعیین مشخصات کیفی، نه تنها بایستی ترکیب شیمیایی و کانیشناسی توده را در نظر گرفت، بلکه بایستی خواص تکنولوژیکی و عیار آن را نیز مشخص کرد.
در واقع مشخصات کیفی و کمی کانسار بایستی در ارتباط با هم مورد مطالعه قرار گیرند.
ضمن اکتشاف منطقهای باید مسائل متعددی نظیر پدیدههای زمینشناسی، معدنی و اقتصادی را درنظر گرفت.
مشخصات یک تودهی معدنی در مقیاس وسیعی تغییر میکند و بهخصوص این تغییر در مشخصاتی نظیر عیار و شکل بیشتر مشهود است.
بهعنوان مثال، در کانسارهای لایهای تغییرات شدید کمتر دیده میشود و حال آنکه در دودکشهای آتشفشانی، کانسارهای شاخهای شکل و مناطق رگههای مرکب، غالباً تغییرات زیادی به چشم میخورد.
مشخصات کیفی نیز عموماً متغیر است و بعضی اوقات بهطور ناگهانی از نقطهای به نقطهی دیگر تغییر میکند و این امر در کانسار فلزات کمیاب و گرانبها بیشتر دیده میشود.
بهطور کلی تمام روشهای اکتشافی بر مبنای تعیین این نوع تغییرات استوار است.
بدین ترتیب، وظیفهی اصلی متخصصین اکتشاف، مطالعهی آن دسته از فرآیندهای زمینشناسی است که در کیفیت، شکل، فرم و پیدایش کانی موثر است.